فريماه - پيام‌هاي ارسالي ?RSS=0 فريماه - پيام‌هاي ارسالي fa ParsiBlog.com RSS Generator Sat, 11 May 2024 16:37:36 GMT فريماه خداحافظ..........*آي رفيقاي مجازي!* روزهايي با دو نقطه دي(:دي) با من خنديديد با لايک براي غم هايم همدردي کرديد با نظر تنها بودنم را نقض کرديد براي همه آن روزها *دوستتان دارم* *دلم مي خواد آخرين پستم همه دوستام برام خداحافظ بذارند تا يادگاري بمونه و اگر برگشتم و خوندم به يادتون بيارم* http://tavahomza.parsiblog.com/Feeds/6548387/ <A href='http://tavahomza.ParsiBlog.com/Posts/24/' class=gl ls="http://tavahomza.ParsiBlog.com/Posts/24/"><span class="mb">خداحافظ..........*آي رفيقاي مجازي!* روزهايي با دو نقطه دي(:دي) با من خنديديد با لايک براي غم هايم همدردي کرديد با نظر تنها بودنم را نقض کرديد براي همه آن روزها *دوستتان دارم* *دلم مي خواد آخرين پستم همه دوستام برام خداحافظ بذارند تا يادگاري بمونه و اگر برگشتم و خوندم به يادتون بيارم*</span></A><br ms1="http://blog.mahdiaghaei.ir/wp-content/uploads/2010/12/goodbye.jpg"><div class='w3-display-container'><img src='http://blog.mahdiaghaei.ir/wp-content/uploads/2010/12/goodbye.jpg' class='mediaImg w3-center w3-text-theme w3-small' onload='Img(event);' onerror='Img(event);'><div class='w3-display-bottomright w3-theme pointer' style='padding: 0 9px;display:none;''><i class='fa fa-search-plus'></i></div></div> Wed, 08 Aug 2012 11:58:00 GMT *مي خوام اين فيد بهترين فيدم باشه و واسه مدتي فيدي نذارم.اما دلم مي خواد اين نوشته که يادگاري از بهترين عصاره ي زندگيمِ، بهترين يادگاريم باشه.*...لباس هايش را مرتب کرد.دستي به موهايش کشيد.کيفش را روي شانه اش گذاشت و از خانه بيرون زد.روي نيمکت هاي پارک نشست.کيفش را باز کرد.يک ويولونِ قديمي.سرش را بالا گرفت.رو به آسمان.مي خواست نشان بدهد که خسته نشده.که هنوز مي تواند ادامه بدهد.*به تنهايي* http://tavahomza.parsiblog.com/Feeds/6464142/ <span class="mb">*مي خوام اين فيد بهترين فيدم باشه و واسه مدتي فيدي نذارم.اما دلم مي خواد اين نوشته که يادگاري از بهترين عصاره ي زندگيمِ، بهترين يادگاريم باشه.*...لباس هايش را مرتب کرد.دستي به موهايش کشيد.کيفش را روي شانه اش گذاشت و از خانه بيرون زد.روي نيمکت هاي پارک نشست.کيفش را باز کرد.يک ويولونِ قديمي.سرش را بالا گرفت.رو به آسمان.مي خواست نشان بدهد که خسته نشده.که هنوز مي تواند ادامه بدهد.*به تنهايي*</span><br ms1="http://www.fars3da.net/wp-content/uploads/2011/02/Violin-www.fars3da.ir-.jpg"><div class='w3-display-container'><img src='http://www.fars3da.net/wp-content/uploads/2011/02/Violin-www.fars3da.ir-.jpg' class='mediaImg w3-center w3-text-theme w3-small' onload='Img(event);' onerror='Img(event);'><div class='w3-display-bottomright w3-theme pointer' style='padding: 0 9px;display:none;''><i class='fa fa-search-plus'></i></div></div> Wed, 11 Jul 2012 21:37:00 GMT